طنز اجتماعی :بامن از عشق دیگر چیزی مگو!

می گویند عشق اکسیر حیات است وآدم ها باعشق زنده هستند وانسان های عاشق به جای چشم،معشوق را بانگاه دل می نگرند. مثلا اگر کنار گونه معشوق یک خر مگس نشسته،اونو پروانه ای خوش خط وخال می بیند و…خلاصه عشق وعاشقی مانند حلوای تن تنانی می ماند که تا نخوری ندانی! هدف از بیان این […]

می گویند عشق اکسیر حیات است وآدم ها باعشق زنده هستند وانسان های عاشق به جای چشم،معشوق را بانگاه دل می نگرند.

مثلا اگر کنار گونه معشوق یک خر مگس نشسته،اونو پروانه ای خوش خط وخال می بیند و…خلاصه عشق وعاشقی مانند حلوای تن تنانی می ماند که تا نخوری ندانی!

هدف از بیان این مقدمه،خدا ناکرده جاگذاشتن در کفش عشاق وشعرا نبود.چون نه به  قیافه چپن در قیچی ما میخوره که کسی عاشقمون بشه ونه ما اهل این ناپهریزی ها هستیم!وحتی اون یک کم قریحه شعر وطنزی که در وجود ما بوده،به علت بالاوپایین رفتن نرخ ارز وکالاها در کشور،به کلی از بیخ وبن خشکیده!

هدف ما از بیان این مطلب،ارائه شیوه نوینی از عشق امروزی که هم اکنون به علت گرانی های افسار گسیخته در کشور وبه لطف تلاش ها وزحمات خستگی ناپذیر برخی از آقایان که الحق والانصاف هم وغمی جز پر کردن جیب خود ببخشید ،تامین قوت لایموت مردم ندارند،بوجود آمده!

عشق به جمع آوری ارز

معمولا این عشق زمانی به وجود می آید که ارز دچار تب شده ودرجه دمای نرخ آن..ببخشید بدن آن، هی بالا وپایین می آید،آنوقت است که مردم عاشق سینه چاک آن شده وهمگی برای در اختیار گرفتن آن به بازار یورش می برند.

عشق به مرغ همسایه که غازه!

این عشق معمولا گریبان دل مسئولان اقتصادی  همیشه عاشق مارا می گیرد!یعنی مانند افراد عاشقی که اون بالا ودر مقدمه بیانشان را وصف کردم،تنها آن چیزهایی از کشورهای همسایه می بینند که به نفعشونه وهرچی به ضررشون باشه،هرگز نمی بینند!

مانند نرخ بنزین،حامل های انرژی،قیمت مواد خوراکی ،هزینه های حمل ونقل و…که معمولا در مقایسه با نرخ های کشور ما آنهم به لطف تلاش های بی دریغ برخی از آقایان در بی ارزش نگاه داشتن ارزش پول ملی(بخوانید با ارزش نگاه داشتن!)،واقعا بالاتر است.وبرهمین اساس همواره توسط برخی از مسئولان مانند پتک برسر مردم کوبیده می شود که برید کشورهای همسایه را مقایسه کنید وما بنزین و.. را مفت داریم به شما میدیم!

اما اگر مقایسه ای دیگر مانند میزان دریافت حقوق ومزایا در آن کشورها،دریافت خدمات رایگان دولتی ،قیمت تمام شده خودروهای درجه یک ونه در پیتی تولیدات وطنی!و..در آن کشورها وتبدیل آن به نرخ پول کشوری،داشته باشیم،پی خواهیم برد که ای دل غافل!ما باید به حال خود یک مجلس ترحیم راه بیاندازیم!

اینجا یک سوال پیش می آید که چرا برخی از مسئولان تنها بخش اول را می بینند که به نفعشونه واونو بوق وکرنا می کنند وبخش دوم را که به ضررشونه،نمی بینند؟

جواب که واضحه!عزیزمن ،این همان درد عاشقی است وبس! اونها به این قضایا نگاه عاشقانه دارند !یعنی تنها چیزهایی می بینند که به نفعشونه وچیزهایی که به ظررشونه هرگز نمی بینند ویا خودشون را می زنند به کوچه علی چپ!

درپایان بد ندیدم چند بیت شعری در وصف حال وروز ما بیان کنم:

ندارم حال خندیدن ..شما چی؟  زقم هم فراریدن…شما چی؟

ز نرخ هردمبیل ارزاق..سرم افتد به چرخیدن..شما چی؟

برای بنده دگر گوشت وپیاز نباشد قابل خوردن..شما چی؟

از آن زترسم که سیب زمینی وپیاز نرخش شود۲۰هزار تومن..شما چی؟

پسته،آجیل وگردو،دگر حتی درخواب هم نباشد قابل دیدن..شما چی؟

الاهی که همیشه عاشق بمانید.حسین کبابی