تهمت‌هایی که به علمای شیعه می‌زنند متأسفانه گاهی از ناحیه خودی‌هاست

آیت الله شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی گفت :با اینکه من معتقدم این تهمت‌هایی که به علمای شیعه می‌زنند متأسفانه گاهی از ناحیه خودی‌هاست و می‌گویند علمای شیعه اعتنایی به قرآن کریم ندارند انصافاً اگر یک کار میدانی دقیقی بشود علما و مرجعیت شیعه نسبت به قرآن بسیار موفق‌تر از اهل‌سنت بودند، به گزارش پایگاه خبری […]

آیت الله شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی گفت :با اینکه من معتقدم این تهمت‌هایی که به علمای شیعه می‌زنند متأسفانه گاهی از ناحیه خودی‌هاست و می‌گویند علمای شیعه اعتنایی به قرآن کریم ندارند انصافاً اگر یک کار میدانی دقیقی بشود علما و مرجعیت شیعه نسبت به قرآن بسیار موفق‌تر از اهل‌سنت بودند،

به گزارش پایگاه خبری رهپویان قم،قبل از ظهر پنج شنبه ۲۳ آبان ماه مدیر وجمعی از اساتید و طلاب حوزه علمیه ابادان ومجمع نمایندگان طلاب آبادان با آیت الله محمد فاضل لنکرانی درقم با ایشان دیدار کردند.

متن سخنان حضرت آیت الله حاج شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی دامت برکاته
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا أبی القاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
ولادت با سعادت پیامبر اکرم خاتم الانبیاء و همچنین ولادت امام صادق علیه السلام رئیس مذهب امامیه و جعفری به همه شیعیان و مسلمانان و حوزه‌های علمیه، خصوصاً شما فضلای بزرگوار و اساتید محترم که از حوزه علمیه آبادان در قم مشرف هستید تبریک عرض می‌کنم.
بر حسب روایتی که در منابع متعدد آمده، پیامبر ما جمیع آنچه که انبیاء گذشته داشتند واجد‌ آنها بوده، خود پیامبر فرمود اعطیت ما اعطی النبیون و المرسلون جمیعاً، آنچه که به همه انبیاء‌ الهی داده شده را من دارم، این هم معجزات را شامل می‌شود یعنی قدرت بر همه آن معجرات گذشته، هم دستورات الهی که به انبیاء گذشته داده شده و هم همه‌ی مقاماتی که انبیاء گذشته حتی بر اعمال امت‌شان بوده راداشتند که بر حسب اطلاق این روایت پیامبر ما بر اعمال تمام بشر شاهد بوده و به عنوان یکی از شهود در قیامت هست . منتهی بعد در ادامه حدیث می‌فرماید ۱۵ ویژگی را من دارم که انبیای گذشته نداشتند که می‌خواهم به یکی از این ۱۵ ویژگی اشاره کنم که شما بزرگان و فضلا هم شنیدید اما برای تذکر و یادآوری عرض می‌کنم.
می‌فرماید اعطیت جوامع الکلم، چیزی که خدا به من داده و به انبیاء گذشته نداد جوامع الکلم است، جوامع جمع جامعه است، کلم هم که جمع کلمه است، کلمه‌ی جامعه چیست؟‌ برخی یک معنای ابتدایی برایش کردند و گفتند کلمه جامعه یعنی لفظٌ قلیل و معنیً کثیر، اگر یک معنای زیادی را در یک لفظ قلیل و یسیر آوردیم این می‌شود کلمه جامعه، ولی به نظر می‌رسد که یک مقدار معنایش عمیق‌تر از این باشد، نمی‌خواهیم خودمان یک معنایی را اجتهاداً در لغت ایجاد کنیم ولی معنای دقیق جوامع الکلم یعنی یک لفظی و یک کلامی که همه نیازهای بشر را عهده‌دار باشد، من یک چیزی گفتم، خدا یک چیزی به من داده که این کامل و جامع است معنای جوامع الکلم این است، لجمیع البشر إلی یوم القیامه، البته دربعضی از روایات جوامع الکلم را بر قرآن کریم تطبیق دادند ، شاید بتوانیم بگوئیم این مصداق بارز احادیث قدسیه را هم شامل می‌شود، احادیث قدسیه سنّت خود پیامبر، ما پیامبر را یکی از مصادر تشریع می‌دانیم و این فکر که مصدر تشریع فقط خدای تبارک و تعالی است و اسم آن را بگذاریم توحید در تشریع کما اینکه در بعضی از تفاسیر آمده این روی ادله‌ی متعددی حرف دقیقی نیست. همان طوری که خدا تشریع دارد به اذن و اراده خدا، پیامبر هم تشریع دارد تا به صادقین می‌رسیم ، این همه روایاتی که از صادقین علیهما السلام وارد شده اینها همه‌اش از مصادیق تشریع اینهاست. در یک روایتی از یکی از ائمه علیهم السلام می‌پرسند جدّ شما امیرالمؤمنین علیه السلام وقتی یک حکمی را در قرآن یا در سنت پیامبر پیدا نمی‌کرد چکار می‌کرد؟ می‌فرمودند بما الهمه الله خودش حکم را ذکر می‌کرد، البته این یک بحث خیلی مفصلی است که ما در مباحث‌مان به آن پرداختیم اما آنچه می‌خواهم عرض کنم ، وقتی معنای لغوی جوامع الکلم را مطرح کنیم یعنی من پیامبری هستم همه حرفها واحتیاجات بشر را تا قیامت ذکر کردم و لذا می‌شود خاتم النبیین. آن وقت این مصداق اعلایش در قرآن کریم است، مصداق دیگرش در احادیث قدسیه است، مصداق سومش هم در سنّت پیامبر است، مصداق دیگرش هم در خود امامت است. امامت هم یکی از مصادیق جوامع الکلم است، خود اوصیاء پیامبر یکی از مظاهر جوامع الکلم است که در این حدیث آمده.
علما و مرجعیت شیعه نسبت به قرآن بسیار موفق‌تر از اهل‌سنت بودند.

ما افتخارمان این است که امت چنین پیامبری هستیم که همه حرفها و احتیاجات بشر را با قرآن و احادیث قدسی و سنّت نبوی و سنّت اوصیاء خودش برای ما گذاشته. حالا من و شمای طلبه به عنوان سرباز امام زمان علیه السلام چه وظیفه‌ای داریم؟ وظیفه اصلی‌مان این است که این کلمات جامعه را هر چه بیشتر در آن غور کنیم، هر چه بیشتربا این هدیه بزرگ الهی،قرآن کریم کار کنیم،با اینکه من معتقدم این تهمت‌هایی که به علمای شیعه می‌زنند که متأسفانه گاهی از ناحیه خودی‌هاست و می‌گویند علمای شیعه اعتنایی به قرآن کریم ندارند انصافاً اگر یک کار میدانی دقیقی بشود علما و مرجعیت شیعه نسبت به قرآن بسیار موفق‌تر از اهل‌سنت بودند، برای اینکه ما مستظهر به ائمه معصومین علیهم السلام هستیم، مثلاً یک کسی همین اواخر برایم نقل کرد صاحب جواهر درکتاب عظیم فقهی خودش حدود دو هزار و سیصد آیه را مورد بحث قرار داده، آیا باز ما بگوئیم علما کم کار کردند؟ روحانیت شیعه راجع به قرآن کم کار کرده؟
درحواشی مکاسب اینقدر تحقیقات راجع به آیات قرآن وجود دارد که لازم است بهش توجه شود.ما دیدیم تحقیقاتی که امام رضوان الله تعالی علیه در مباحث فقهی، اصولی‌شان آیات قرآن داشته الآن در چند جلد منتشر شده، و همچنین ایات قرآنی که مرحوم والدمان رضوان الله علیه در فقه‌ و اصولشان، در بحث‌های دیگرشان مطرح کردند دو جلد بسیار قطور شده آماده انتشار است ، ولی مع ذلک هنوز در همین قرآن کریم خیلی ظرفیت‌ها مکتوم و خام مانده ،وظیفه‌ی ما مذهب امامیه، وپیروان امام صادق علیه السلام، نسبت به فهم قرآن و تدبر در قرآن بیش از دیگران است و من قبلاً اینها را گفتم ولو حالا تکرار هم می‌شود اینکه می‌گویند القرآن یجری مجری الشمس و القمر، به این معناست که در هر زمان هر فتنه‌ای، هر مذهب باطلی، هر گروه انحرافی با هر فکر و آرمی بخواهد به جان مردم بیفتد، قرآن می‌تواند در مقابل او قرار بگیرد وواقعاً این افرادی می‌خواهند که مطلع باشند بایددر آیات قرآن کار کرده باشند و در هر زمانی ببینند کدام آیات را باید به میدان بیاورند تا جلوی این فتنه‌ها و بدعت‌ها و انحراف‌هابایستند،این عرض اول من که ما روی قرآن بیشتر کار کنیم، عنایتی که خدا به برکت پیامبرو وجود قرآن برای بشر نازل شد هر چه بیشتر استفاده کنیم، ما طلبه‌ها هر روز دو سه ساعت با قرآن کار کنیم،ای کاش یک روزی برسد که مسئولین حوزه، ما را موظف کنند بگویند هر طلبه‌ای باید روزی سه الی چهار ساعت در قرآن کار کند، این اصل برای همه علوم دیگر ماست، اصل برای فقه، برای اصول، اعتقادات، کلام، و حتی اصل برای تاریخ دقیق است.
اما نکته‌ی دوم ، تاریخ حوزه علمیه آبادان یک تاریخ پر افتخاری دارد، در انقلاب ما، در دفاع مقدس آبادان یک عنوانی بود که مردم آبادان، علمای آبادان، بزرگان آبادان، فضلا، طلاب و همه اقشار در خط مقدم جبهه قرار داشتند و این افتخار بسیار بزرگی است. خود من هم که ایام جنگ موفق برای تبلیغ می‌شدم آنجا وقسمت‌های دیگر جبهه حضور پیدا کردم.
آنهایی که می‌گویند این حوزه سکولار است قطعاً‌بدانید دلسوز حوزه ودلسوزی برای روحانیت و اساس روحانیت ندارند
حوزه ابادان؛بزرگانی همچون حضرت اقای مکی، مرحوم آیت الله قائنی، مرحوم آیت الله دهدشتی، مرحوم آقای جمی،زحمت کشیدند خدمات زیادی را از سال۱۳۲۵ تا حالا که حدود ۸۰ سال است انجام دادند این حوزه پابرجاست، ازآنجا که بیش از ۷۰ سال سابقه تاریخی دارد، وبا توجه به این ریشه‌دار بودن حوزه. بزرگانی که الآن عنوان مرجعیت برای شیعه را دارند،چقدر ایام تبلیغی رادر ابادان حضور پیدا می‌کردند،.می‌طلبد که واقعاً در زمان حاضر اساتید بزرگی که از علمای آبادان در حوزه علمیه قم حضور دارند، طلابی که اینجا هستند، آقایانی که در آبادان هستند یک همت بیشتری را مبذول بفرمایند.زمان برای رشد حوزه قم وحوزه شهرستانها بهترین زمان است،یعنی اگر در زمان طاغوت یک حوزه‌ای می‌خواست شکل بگیرد چند تا طلبه را تربیت کند به یک نتیجه‌ی مختصری برسد با کمال ناامیدی ممکن بود یک کاری در طول ۲۰ سال ۳۰ سال به یک نتایجی برسد اما در زمان ما با شرایطی ونیازهایی که به وجود آمده ،امروز علوم حوزوی بسیار توسعه پیدا کرده، حالا یک عده‌ای بی‌انصاف و بی‌خبر یک حرفهایی راجع به حوزه می‌زنند که بزنند، آنها روی عنادی است که با اساس روحانیت دارند، آنهایی که می‌گویند این حوزه سکولار است قطعاً‌بدانید دلسوز حوزه نیستند، اینها قطعاً دلسوزی برای روحانیت و اساس روحانیت ندارند، اگر کسی دلسوز روحانیت باشد باید بیاید خوبی‌هایش را ببیند، نواقصش را نگاه کند و راهکار برای نواقص آن بدهد.

انصافش این است که حوزه بعد از انقلاب حرکتهای خوبی داشته، البته نمی‌گوئیم خیلی موفق بوده ولی این همه توسعه مقالات، توسعه موضوعات که من مکرر گفتم و شاید هم شما شنیده باشید درصد بحث از مسائل مستحدثه در بعد از انقلاب قابل مقایسه با مسائل مستحدثه قبل از انقلاب نیست، کدام یک از مراجع ما قبل از انقلاب احکام پزشکی داشتند؟ اما الآن مراجع اکثرشان احکام پزشکی دارند، کدام یک از مراجع ما قبل از انقلاب احکام قضایی داشتند؟ ولی همه‌شان الآن کنار توضیح المسائل‌شان استفتاءات قضایی دارند،در مورد جوانان، قبل از انقلاب کدام مرجعی رساله داشت بعد از انقلاب به فکر جوانان بودند، رساله منحصری برای جوانان تدوین کردند و دادند. حالا مراکز تحقیقاتی، مقالات، تحقیقات، همین بحث تفسیر قرآن که امروز در حوزه ما بیش از ۵۰ درس تفسیر وجود دارد، قبلاً از انقلاب چند درس تفسیر داشتیم؟
البته یک نواقصی و یک آسیب‌ها و مشکلات و خلأهایی هم وجود دارد که رهبری معظم انقلاب مکرر از حوزه مطالبه کردند و آن هم باید حوزویان آستین بالا بزنند و پاسخ بدهند.
امروز دایره علوم حوزوی توسعه‌اش ده‌ها برابر قبل از انقلاب شده، فقه ما، اصول ما، تفسیر ما عقاید و تاریخ ما ده برابر شده، من کف را عرض می‌کنم،این را می‌طلبد که ما طلبه‌ها وقت زیادتری را برای علم، تحصیل، تهذیب نفس بگذاریم .امروز مشکلاتی که موجب انحراف اخلاقی یک انسان است، هزاران برابر قبل از انقلاب شده، ما هم باز باید به همین اندازه خودمان را مراقبت کنیم. توسعه علوم این زمینه را دارد که حوزه‌ها قوت بیشتری پیدا کنند، حوزه‌ها حرکت قویتری را داشته باشند، با وجود این اساتید بزرگواری که دارد، این انتظار از حوزه آبادان هست ، یک برنامه‌ی بسیار قوی‌تر از گذشته با وجودآن تاریخ عمیقی که دارد. الآن هم حوزه موجودی که مرحوم آیت الله دهدشتی داشتند ،باید خدا را شاکر بود ولی برای اصل اسلام ومکتب جعفری، هم برای انقلاب خودمان که امروز حوزه و انقلاب به هم گره خورده باید قدم‌های بزرگی برداشت.
من امیدوارم که ان شاء الله به برکت عنایات پیامبر اکرم  و امام صادق علیه السلام ، یک عنایت خاصی به همه حوزه‌های علمیه مخصوصاً این حوزه مبارکه آبادان بشود و ان شاء الله ارواح گذشته علما و ۵۰ شهیدروحانیت آبادان که برای حوزه علمیه این شهر افتخاربسیار بزرگی است ، شاد شوند و آنها هم برای رشد و تعالی این حوزه دعا کنند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته