بيانات آيت الله شيخ محمد جواد فاضل لنكراني پيرامون ايام فاطميه

آيت الله شيخ محمد جواد فاضل لنكراني پيرامون ايام فاطميه و حضرت زهرا (س) در پايان دروس اصول خود درمدرسه ایت الله گلپایگانی بیاناتی داشتند که بخش اول آن تقدیم می گردد. به گزارش پایگاه خبری رهپویان قم :بيانات آيت الله شيخ محمد جواد فاضل لنكراني پيرامون ايام فاطميه و حضرت زهرا (س) ـ در پايان […]

آيت الله شيخ محمد جواد فاضل لنكراني پيرامون ايام فاطميه و حضرت زهرا (س) در پايان دروس اصول خود درمدرسه ایت الله گلپایگانی بیاناتی داشتند که بخش اول آن تقدیم می گردد.

به گزارش پایگاه خبری رهپویان قم :بيانات آيت الله شيخ محمد جواد فاضل لنكراني پيرامون ايام فاطميه و حضرت زهرا (س) ـ در پايان دروس اصول ـ ۲۵ / ۱۱ / ۹۶ مدرسه ایت الله گلپایگانی از این قرار است:
بسم الله الرحمن الرحيم
چند نكته راجع به فاطميه بيان كنيم و يك انجام وظيفه‌اي ولو خيلي خيلي ناچيز و مختصر در اين رابطه داشته باشيم.
ايام فاطميه بحمدالله چند سالي هست كه اصلاً يك جوش و خروشي و يك شكوهي پيدا كرده و مراجع بزرگوار ما در اين مسئله واقعاً سنگ تمام گذاشته‌اند و به نظر من يكي از برجستگي‌هاي مرجعيت در اين دوران معاصر در همين قضيه است. مراجع در اين ميدان وارد شدند خصوصاً مرحوم والد ما رضوان الله تعالي عليه و اينها واقعاً فاطميه را احيا كردند.
اينجا قضاياي زيادي است و مسائل زيادي هست كه الآن مجال نيست بخواهم عرض كنم اما ما طلبه‌ها واقعاً بايد نسبت به فاطميه و احياي آن هر كدام به سهم خودمان يك نقشي داشته باشيم، ما مبادا از اين قافله عقب بمانيم و فقط فرض كنيم حالا اگر دعوت كردند ما را براي مجلسي كه حضور پيدا كنيم، نه در خانواده‌ي خودمان،‌ فاميل خودمان، شهر و محل خودمان، تلاش كنيم غير از آن اين روايات بسيار عجيبي كه راجع به حضرت زهرا سلام الله عليها وارد شده در اينها كار كنيم، كتاب نويسيم، شخصيت حضرت زهرا را به اندازه‌ي وُسع خودمان درك كنيم و اين را بيان كنيم، علاوه بر اينكه تعصي از مراجع كرديم، علاوه بر اينكه به آيه ما اسئلكم عليه من اجر إلا المودة في القربي عمل كرديم، علاوه بر اينكه واقعاً در اين زمينه به يك واجباتي داريم عمل مي‌كنيم نه مستحبات، براي حفظ دين امروز احياي فاطميه لازم است، براي حفظ تشيع و مكتب اهل‌بيت احياي فاطميه لازم است براي مقدمه شدن اين انقلاب و آماده شدن مردم، براي ظهور حضرت حجت (عج) احياي فاطميه لازم است اينها همه در يك طرف.
اما اگربخواهيم تكامل وجودي پيدا كنيم، اگر بخواهيم مرتبط و تعالي روح پيدا كنيم، اگر بخواهيم تقرب إلي الله پيدا كنيم راه مهمش از راه حب فاطمه و خدمت به حضرت زهرا سلام الله عليهاست، از راه اقرار به شخصيت حضرت زهرا و حب آن حضرت در دل ما هست، اين روايت معروف است كه در كتاب عوالم آمده، از امام صادق عليه السلام. ما تكامل في النبوة بنبيٍ حتي أقر بفضلها و محبتها، اين تعبير خيلي عجيب است. يك تعبير ديگر داريم در بصائر الدرجات است كه از خود وجود مبارك پيامبر اين روايت آمده، ما تكاملة النبوة لنبيٍ في الادلة، حتي عرضت عليه ولايتي و ولاية اهل بيتي فأقرّوا بطاعتهم و ولايتهم، يك تعبير اين است كه ما تكاملة النبوة لنبيٍ حتي أقرّ بفضلها و محبتها، يك تعبير ديگر اينست كه حتي عرضت عليه ولايتي و ولاية اهل بيتي، حالا اين عموميت دارد و آن بالخصوص ذكر شده كه اين بعيد نيست كه بتوانيم بگوئيم گاهي اوقات رُوات يك مصداقي از يك عامي كه پيامبر صلوات الله و سلامه عليه و ائمه معصومين گفته‌اند گاهي اوقات يك مصداقش را هم بيان مي‌كردند اين هم يكي از راههاي نقل به معنا باشد.

حالا مضمون اين روايت خيلي عجيب است؛ نبوت هيچ نبي‌اي به حدّ تكامل نمي‌رسد مگر اينكه اقرار كند به فضل حضرت زهرا و اين محبت را در درونش داشته باشد. حالا مي‌فرمائيد چرا؟ يك علتش اين است كه اينها از انوار اوليه‌ي خلقت هستند، نور پيامبر اكرم و اميرالمؤمنين و فاطمه جزء انوار اوليه‌ي خلقت عالم هست، قبل از اينكه آسمان و زمين و عرشي باشد اينها بر حسب رواياتي كه داريم نور اينها و كساني كه به عنوان نبي مي‌آيند اينها همان طوري كه بايد اقرار به وحدانيت خدا كنند بايد به اين مخلوقات اوليه كه صنع اول باري تعالي است و خداي تبارك و تعالي اهتمامي بر اين انوار مقدسه داشته بايد به اينها هم اعتراف كند، بايد اينها را بپذيرند اگر اينها را نپذيرند هيچ چيزشان درست نيست. يك بحث اينست كه اين چرايش را بايد در اين روايات جستجو كرد، ولي آنچه مي‌خواهم نتيجه بگيرم براي خودمان است وقتي تكامل هيچ پيامبري نمي‌شود مگر اقرار به حضرت زهرا، اقرار به فضائل حضرت زهرا و دوم محبت آن حضرت را داشته باشد. ما هم همينطوري، تكامل روحي نمي‌توانيم پيدا كنيم مگر اينكه آن حضرت را بشناسيم. مجرد اين نيست كه بگوئيم دختر پيامبر بعد از پيامبر حقّش را گرفتند، فدك را از او گرفتند، حقّ شوهرش را غصب كردند، خانه‌اش را آتش زدند، و اين مصائب عجيب كه خود اينها هم واقعاً خيلي عجيب است، ارزش اينها، از جهت وجودي براي آن كسي كه توجه مي‌كند كمتر از توجه به شخصيت حضرت زهرا نيست چه بسا تلازم هم دارد اگر انسان شخصيت حضرت زهرا را درك نكند همين حرفهاي رتب و يابسي كه مي‌زنند كه بعد از پيامبر يك كسي حاكم شد و اينها هم بايد قبول مي‌كردند، اين حرفهاي جاهلانه، حرفهاي ناشيانه، حرفهاي مغرضانه، با قطع نظر از مصائب كه مصائب هم حتماً بايد به آن توجه شود با قطع نظر از مظلوميت‌ها كه بايد حتماً به آن توجه بشود، اما آنچه مقدم بر همه‌ي اينهاست اينست كه ما حضرت زهرا را بشناسيم، بشناسيم كه اين بي‌بي چه كسي بوده؟!
اينكه يك شخصيتي كه خدا به او اين عنايت را داشته و به او مباحات مي‌كرده پيش ملائكه خودش، اين درجات را پيش خداي تبارك و تعالي داشته، تكامل نبوت همه انبياء به بركت اين وجود بوده، اينها را بشناسيم. عرض كردم واقعاً هر چه بنشينيم فكر كنيم راجع به حضرت زهرا براي ما تعالي روح به وجود مي‌آيد، اين حبّي كه اينجا هست نه حبّي است كه انسان به فرزند خودش دارد و به همسر خودش دارد، به دختر خودش دارد، حتّي به پدر و مادر خودش دارد! اين محبتي كه نسبت به ائمه معصومين هست محبتي است كه انسان را مطيع مي‌كند، محبتي است كه اطاعت، سر فرود آوردن، تسليم، ما مي‌گوئيم حضرت زهرا فرموده، اين تمام است. پيغمبر فرموده، تمام شد. اگر كسي يك روايتي را برايش نقل كنند يك وقت مي‌گويد اين روايت شايد صادق نباشد عيبي ندارد،‌اما اگر سر سوزني در دلش بگويد اگر امام هم گفته باشد من قبول ندارم! واي بر او. ما كان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضي الله و رسوله امراً أن يكون لهم الخيره، ما حبّي كه نسبت به حضرت زهرا و ائمه معصومين و وجود مبارك پيامبر داريم حبّي است كه دائماً مقام تسليم ما را بالا ببرد، تا بگوئيم اينها فرمودند ديگر تسليم محض است و در آن إن قلت و قلتي نمي‌كنيم، سر سوزني در درون ما خدشه نسبت به اين نظر نبايد باشد، ما اين را در خودمان احيا كنيم.
من از اين روايت فقط همين برداشت را مي‌خواستم داشته باشم در درجه‌ي اول براي خودم و بعد براي شماعرض كنم كه فرصتها را از دست ندهيد، هر چه بيشتر اينها را بشناسيم، حضرت زهرا را بشناسيم و اقرار به مراقب و شخصيت او كنيم، حب او را در دل خودمان زيادتر كنيم.
از جاهايي كه روايات خيلي مشكل را آدم برخورد مي‌كند در قضيه‌ي حضرت زهراست، از جمله روايات اين است و هي الصديقة الكبري و علي معرفتها دارت القرون الاولي، اين يعني چه؟ خيلي مشكل است. اينكه خود حضرت حجت (عج) مي‌فرمايند في ابنة رسول الله لي اسوةٌ حسنة، من كه هنوز نفهميدم معناي اين را، خيلي هم فكر كردم در موردش، يا آنچه كه در زيارتنامه‌ي حضرت هست، يا ممتحنة امتحنك الله الذي خلقك قبل أن يخلقك فوجدكِ لمن امتحنك صابرا، يعني چه، چه امتحاني بوده؟‌كجا بوده؟ حالا مرحوم مجلسي مي‌فرمايد در عالم ارواح بوده، نمي‌شود اينها را فهميد و نبايد توقع داشته باشيم كه زود بفهميم ولي از خودشان استمداد كنيم يك مقداري اينها را تا يك اندازه‌اي درك كنيم، اگر واقعاً از خودشان استمداد كنيم كمك‌مان مي‌كنند.

علي ايحال به تبع دستور بزرگان و مراجع اين فاطميه را دنبال كنيد، مبادا وسوسه‌هايي بيايد كه مگر صد سال پيش اين خبرها بوده؟ نه، مگر صد سال پيش اين دشمني‌ها با اسلام بوده؟ مگر صد سال پيش اين دشمني‌ها با اهل‌بيت بوده، اصلاً فرض كنيم نبوده، صد سال پيش نرفتند سراغ فهم شخصيت حضرت زهرا، حالا هم نبايد برويم؟ تا قيامت هم نبايد برويم، اين چه استدلالي است، چه حرفي است؟ صد سال پيش مگر اين روضه‌خواني‌ها بوده، اين دهه‌اي ها بوده، اين حرفهاي درستي نيست ما هنوز در متون ديني و معارفي‌مان اينقدر معارف و حقايق داريم كه هنوز مجال نشده بر اينكه اينها باز بشود، ان شاء الله با عنايت حضرت زهرا همه ما تكامل روحي پيدا كنيم، اين كشورمان، انقلاب‌مان، نظام و حوزه‌هاي علميه‌مان، رهبري معظم انقلاب، مراجع، فضلا، اساتيد، انشاء الله تحت عنايات و ادعيه آن حضرت محفوظ بماند.